|
وقتی بلد نیستید بازی نکنید آقای مکرون!
حنیف غفاری*: در حالی که اتحادیه اروپایی و ایران تاریخ ازسرگیری مذاکرات برای احیای برجام را اعلام کردهاند، فرانسه میگوید ایران باید بیدرنگ گفتوگو و همکاری با آژانس بینالمللی هستهای را از سر بگیرد و مسائل حلنشده را پیش ببرد، در غیر این صورت فرانسه و متحدانش در نشست بعدی آژانس علیه ایران اعلام موضع خواهند کرد! انکلیر لژاندر، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه به خبرنگاران گفت: «پاریس از اینکه ایران تعهدات خود را نقض کرده بشدت نگران است و با متحدانش با دقت رفتار ایران را برای اطمینان از عمل به تعهداتش دنبال میکند. ایران باید فعالیتهایی را که در تناقض با توافقش در پیش گرفته، متوقف کند».
این مواضع در حالی اتخاذ میشود که فرانسویها به همراه انگلیس و آلمان (تروئیکای اروپا)، طی ماههای گذشته و در قالب دیپلماسی پنهان، بارها با لحنی التماسگونه از تهران خواستند پای میز مذاکرات بازگشته و بر سر موضوعات اختلافی در پروسه احیای توافق هستهای با آنها به مذاکره مستقیم و علنی روی آورد. فرانسویها در حوزه دیپلماسی پنهان «رویکرد التماسی در برابر دولت جدید ایران» را در پیش گرفته و اکنون، پس از اطمینان نسبت به زمان برگزاری مذاکرات، وارد تقابل با تهران شدهاند.
نقشآفرینی کاخ الیزه در این برهه زمانی نیاز به ریشهیابی و تفسیر ندارد. فرانسویها وظیفه دارند آنچه «منظومه استراتژیک مهار حداکثری ایران» خوانده میشود را مانند گذشته تکمیل کنند. در این بازی تکراری، فرانسویها قصد دارند از ظرفیت شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جهت تاثیرگذاری مستقیم و سلبی (به ضرر منافع ایران) بر مذاکرات آذرماه در وین استفاده کنند. کاخ الیزه مانند کاخ سفید درصدد است بدون احیای برجام، تهران به بخش مهمی از تعهدات هستهای خود به بهانه تامین خواستههای آژانس بازگردد. در این معادله، غرب به دنبال آن است موازنه «تعهدات ایران» و «تعهدات غرب» را به سود مؤلفه دوم تنظیم و متعاقبا تثبیت کند. واشنگتن و تروئیکای اروپا به وضوح دریافتهاند گارد دولت سیزدهم در قبال موضوعاتی مانند «تضمینگریزی آمریکا» یا «پرهیز واشنگتن از پذیرش راستیآزمایی» شدیدا بسته است، بنابراین قصد دارند از یک مجرای ظاهرا حقوقی علیه کشورمان اقدام کنند. این ظرفیت و مجرا، همان شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
مواضع اخیر مقامات فرانسوی نشان میدهد هدایت این نبرد نامنظم و نامتقارن حقوقی و سیاسی، به پاریس سپرده شده است. تیرماه سال 99، یک بار فرانسویها این بازی را به نیابت از دولت ترامپ ساماندهی و اجرا کردند. صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه کشورمان، آن هم با استناد به موارد ادعایی مطروحه از سوی مقامات رژیم مجعول صهیونیستی، به وضوح از هدف فرانسویها، کشورهای اروپایی و رافائل گروسی مدیرکل آژانس در تقابل مطلق با کشورمان پرده برداشت. در آن زمان، کاخ الیزه درصدد بود از یک سو بدون احیای برجام و رفع تحریمهای ضدایرانی، کشورمان را وادار به پذیرش محدودیتهای مشخص شده در برجام و نظارتهای آژانس کرده و از سوی دیگر، زمینه را جهت پذیرش محدودیتهای غیرهستهای (موشکی و منطقهای) از سوی کشورمان فراهم کند. در آن زمان نیز فرانسویها به بانیان اصلی صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس تبدیل شدند تا بلکه مکرون بتواند تواناییهای خود را به ترامپ و نتانیاهو اثبات کند! با همه این اوصاف، حتی صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام نیز نتوانست گارد بسته نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر غرب را باز کند. اکنون فرانسویها همین بازی را در زمین بایدن و دموکراتهای کاخ سفید تکرار کردهاند.
مکرون میخواهد به نقطه اتصال مجاری اعمال استراتژی فشار حداکثری علیه ایران تبدیل شود. او در پشت پرده به کاخ سفید تعهد داده اتصال راهبردی و تاکتیکی «آمریکا»، «اتحادیه اروپایی» و «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را محکم ساخته و از این طریق، ایران را وادار به دادن امتیازات بیشتر در برابر کسب عواید کمتر در پروسه احیای توافق هستهای کند. این بازی نخنما، از سوی دولتهای سارکوزی و اولاند نیز دنبال شد و البته نتیجهای جز ناکامی کاخ الیزه در بر نداشت. بدون شک این بار هزینههای شکست دولت ناتوان و منفور مکرون در تقابل با کشورمان به مراتب بالاتر خواهد بود. بهتر است رئیسجمهور خام و ناتوان فرانسه وارد بازی و تقابلی که قدرت مدیریت و به نتیجه رساندن آن را ندارد نشود اما این انتخابی است که مکرون کرده و آثار و تبعات آن را نیز به بدترین نحو ممکن مشاهده خواهد کرد. دیگر زمان آن سپری شده است که فرانسویها به مانند 8 سال گذشته، نتیجه بازی مستقیم خود در زمین واشنگتن و تلآویو را صرفا در بیانیههای نرم وزارت امور خارجه مشاهده کنند!
* دکترای روابط بینالملل
ارسال به دوستان
بررسی جزئیات آنچه بین طارمی و اسکوچیچ گذشت
حذف ستاره به بهای نظم
مرتضی احمدی: کنار گذاشتن مهدی طارمی از تیم ملی فوتبال ایران توسط دراگان اسکوچیچ در آستانه بازی با لبنان و امارات تحلیلها و نظرات مختلفی را در پی داشته و تیم ملی را در مسیر جدیدی قرار داده است. اتفاق نگرانکننده برای تیم ملی فوتبال ایران که کمتر کسی تصورش را میکرد در آستانه بازیهای حساس با لبنان و سوریه رخ داد و مهدی طارمی، مهاجم گلزن و توانمند تیم پورتو به اردوی تیم ملی دعوت نشد. تصمیم جدید و جنجالی سرمربی تیم ملی تحلیلها و بازتابهای مختلف و بسیاری را در پی داشته است و به نظر میرسد این تحلیلها سالیان سال ادامه داشته باشد.
* شروع جنجال با اظهارات اسکوچیچ
شاید زمانی که دراگان اسکوچیچ مصاحبهای را با سایت vecernji کرواسی انجام میداد، تصور نمیکرد اظهاراتش چنین جنجالی به پا کند و حتی سرنوشت تیم ملی ایران را تحت تاثیر قرار دهد. اسکوچیچ در بخشی از مصاحبه خود با این رسانه از لژیونرهای بزرگ ایران از جمله سردار آزمون و مهدی طارمی و نقش آنها در تیمهای باشگاهی خود تمجید کرد. وی سپس در پاسخ به این سوال که «تفاوت لیگ ایران و کرواسی را چگونه توصیف میکنید؟» گفت: فوتبالیستهای ایرانی به لحاظ تکنیکی و فیزیکی قدرتمند هستند و در سطح رشکبرانگیزی قرار دارند. چیزی که آنها فاقدش هستند و من در آن جای پیشرفت میبینم، توانایی تاکتیکی است. بازیکنان ایران هنوز در توانایی تاکتیکی آنقدرها خوب نیستند ولی در بلندمدت میتوان آن را به آنها آموخت. بیشتر اروپاییها از نظر تاکتیکی منظم هستند و از آنجا که ایران بازیکنان بیشتری در باشگاههای اروپایی دارد، این امر به آرامی در حال تغییر است.
* واکنش طارمی بعد از بازی با میلان
هنوز ۲ روز از مصاحبه اسکوچیچ نگذشته بود که مهدی طارمی، مهاجم تیم ملی ایران و تیم پورتو به این صحبتها واکنش نشان داد. طارمی بعد از بازی با آ.ث میلان در لیگ قهرمانان اروپا و پاس گلی که در این بازی داد، پیامی را در توئیتر خود منتشر کرد و بدون نام بردن از اسکوچیچ، او را هدف انتقاداتش قرار داد. طارمی نوشت: «باید عرض کنم بازیکنان ایرانی علاوه بر تکنیک فردی و جنگندگی و... از لحاظ دانش فوتبال و تاکتیک خیلی درک بالایی دارند ولی متاسفانه مشکلات جایی دیگر است. زنده باد ایران».
سردار آزمون: باید به آرامش تیم ملی کمک کنیم
صحبتهای طارمی درباره اسکوچیچ از سوی فدراسیون فوتبال مسکوت ماند و شهابالدین عزیزیخادم، رئیس فدراسیون ترجیح داد درباره آن مصاحبه نکند. با این حال سردار آزمون، همبازی طارمی در تیم ملی ایران در مصاحبهای با یکی از رسانههای کشورمان تاکید کرد امکان دارد صحبتهای اسکوچیچ به صورت نادرست ترجمه شده باشد. او گفت: «پس از انتشار این صحبتها، اسکوچیچ با من تماس گرفت و گفت مصاحبهای که انجام داده، آن چیزی نبوده که بازتاب داشته و گفت اتفاقا صحبتهای مثبتی انجام داده است. شاید در رسانههای کرواسی صحبتهای او طور دیگری منتشر شده و ترجمه صحبتهای او از زبان کروات به فارسی و جابهجایی چند واژه باعث این سوءتفاهم شده است. در هر صورت، با 5-4 بازیکن تیم ملی که اکنون در تیم نقش لیدر را دارند، باید به حفظ این آرامش کمک کنیم. این صحبتها همه به ضرر تیم ملی است و ما نباید خودزنی کنیم».
* رئیس کمیته فنی فدراسیون فوتبال: وقت قدرتنمایی نیست
مرتضی محصص، رئیس کمیته فنی فدراسیون فوتبال هم در گفتوگویی تاکید کرد وحدت تیم ملی در آستانه بازی با لبنان و سوریه نباید بر هم بخورد. وی گفت: «در شرایط فعلی نباید وحدت و موقعیت تیم ملی ایران به خطر بیفتد. ما راجع به یک تیم نونهالان صحبت نمیکنیم، بلکه تیم ملی کشورمان است که میلیونها ایرانی چشم انتظار درخشش آن هستند. نباید مشکلاتی که هست را بزرگ کنیم. وحدت یک تیم مهمترین مؤلفه برای موفقیت است و بهترین ستارهها هم بدون وحدت موفق نمیشوند. ما ۲ بازی سخت با لبنان و سوریه در پیش داریم. الان وقت قدرتنمایی و اینکه بخواهیم دشمن همدیگر بشویم، نیست. بدون وحدت و اعتماد بین اعضای تیم ملی، به جایی نمیرسیم. البته که هیچ کس هم کامل نیست. خود من نفر اول هستم که نقصهای زیادی دارم. باید در این وضعیت مراقب باشیم».
* دبیرکل فدراسیون تمام اختلافات را تکذیب کرد!
عجیبترین واکنش به اتفاقات رخ داده را حسن کامرانیفر، دبیرکل فدراسیون فوتبال داشت. وی بعد از نشست هیاترئیسه فدراسیون فوتبال در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سوالات مختلف آنها پاسخ داد. کامرانیفر درباره اظهارنظر طارمی علیه اسکوچیچ و اختلافات در تیم ملی گفت: «اگر در یک تیمی مشکلاتی باشد، این مسائل در نتایج هم تاثیر خواهد داشت. وقتی بازیکنان با کادر فنی ارتباط خوبی دارند، نمیشود حرفی بزنید. شرایط تیم ملی فوقالعاده خوب است و همه در حال کمک هستند. مدیریت خوبی در تیم ملی رخ داده، ضمن آنکه رئیس فدراسیون کنار تیم است و عزیزیخادم همیشه در کنار تیم حضور دارد و تمام مسائل را مدیریت میکند».
* سرپرست تیم ملی: مشکلات حل میشود
مجتبی خورشیدی، سرپرست تیم ملی فوتبال هم حدود یک هفته پیش به سوالات خبرنگاران درباره اختلافات ایجاد شده در تیم ملی پاسخ شفافی نداد و گفت: «حل میشود! اینها مسائل درونخانوادگی است و مشکلی ندارد و انشاءالله رفع میشود».
* طارمی وساطت هاشمیان و باقری را هم رد کرد؟
در همین ارتباط بعضی رسانهها گزارش دادهاند دراگان اسکوچیچ برای رفع مشکلات تماسی با مهدی طارمی گرفته است تا شخصا با او گفتوگو کند اما طارمی پاسخ این تماس را نداده است. در ادامه اسکوچیچ از وحید هاشمیان و کریم باقری، مربیان تیم ملی میخواهد با طارمی تماس بگیرند تا به این مشکلات پایان دهند. با این حال طارمی حاضر به پاسخ دادن تماس تلفنی این ۲ مربی هم نشده است تا پروسه حضورش در تیم ملی را پیچیدهتر کند.
* طارمی و اسکوچیچ سوژه اصلی رسانههای کشور کیروش!
عدم دعوت از مهدی طارمی کافی بود تا وی برای ساعاتی به سوژه اصلی تمام رسانههای ورزشی پرتغال تبدیل شود. ۳ روزنامه معتبر رکورد، ابولا و اوژوگو بعد از اعلام لیست تیم ملی ایران، گزارشهایی را درباره غیبت طارمی و اختلافاتش با اسکوچیچ منتشر کردند. به عنوان نمونه، روزنامه رکورد با تیتر «حذف طارمی از ترکیب ایران پس از جنجال با سرمربی» نوشت: «مهدی طارمی بازیکن بزرگ تیم ملی ایران و پورتو از لیست بازی برابر لبنان و سوریه خارج شد. به گفته برخی مطبوعات ایران، این جدایی در نتیجه درگیریای است که طارمی با سرمربی تیم دراگان اسکوچیچ داشت».
* اسکوچیچ در مسیر کیروش؟
کنار گذاشتن طارمی از تیم ملی ایران باعث شده است بعضی کارشناسان و اهالی رسانه این مساله را شبیه به تصمیم کارلوس کیروش، سرمربی پیشین تیم ملی در قبال مهدی رحمتی، دروازهبان اسبق ایران بدانند. کیروش در مسابقات انتخابی جامجهانی ۲۰۱۴ برزیل و بعد از دیدار با لبنان (که با باخت یک بر صفر ایران تمام شد)، رحمتی و هادی عقیلی را از تیم ملی کنار گذاشت. در آن زمان اینطور عنوان میشد که کیروش با بازیکنسالاری مقابله کرده و خیلی از کارشناسان هم از این موضوع به عنوان نقطه عطفی در تیم ملی یاد کردند. اما آیا مقایسه تصمیم اسکوچیچ با کیروش درست است؟ آیا تیم ملی بدون مهدی طارمی هم میتواند به مسیر موفقیتش ادامه بدهد و راهی جامجهانی شود؟ اینها سوالاتی است که پی بردن به پاسخ آن نیازمند زمان است. اگر تیم ملی بدون طارمی به پیروزی برسد، آیا باز هم این مهاجم شانس بازگشت به تیم ملی را خواهد داشت؟
* فرصت طلایی برای اللهیار صیادمنش
در میان اختلافات اسکوچیچ و طارمی، این اللهیار صیادمنش است که به یک فرصت طلایی دست یافته است. صیادمنش که به صورت قرضی در تیم زوریا لوهانسک اوکراین بازی میکند، در ۴ مسابقه اخیر این تیم ۵ گل به ثمر رسانده و یکی از ارکان موفقیت و پیروزیهای زوریا بوده است. صیادمنش یک دوره در زمان مارک ویلموتس به تیم ملی دعوت شد و برای ایران گلزنی هم کرد اما بعد از آن فرصت دیگری برای حضور در تیم ملی پیدا نکرد.
* پورتو برنده اختلاف طارمی و اسکوچیچ
در پایان این مطلب میتوان به باشگاه پورتو اشاره کرد که احتمالا برنده دعوا و اختلاف طارمی با اسکوچیچ است. پورتو حالا در روزهای فیفا میتواند مهاجم ایرانیاش را در اختیار داشته باشد و خود را آماده بازی با فیرنسه در رقابتهای لیگ کاپ و سپس بازی حساس با لیورپول در لیگ قهرمانان اروپا کند. اشاره به اتفاقی که سال گذشته طارمی برای تیم ملی رقم زد هم حالا شاید خالی از لطف نباشد. زمانی که لیست تیم ملی ایران برای دیدار تدارکاتی با بوسنی اعلام شد، نام طارمی در لیست این بازی قرار نداشت. بعدها روزنامه ابولا افشا کرد طارمی با درخواست خودش به حضور در تیم ملی پاسخ منفی داده است تا بتواند مدت زمان بیشتری در پورتو باشد و شرایط مناسبتری در این تیم پیدا کند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از اهمیت سیاسی، اقتصادی و راهبردی منطقه آسیای مرکزی برای ایران
جایگاه ایران در بازی بزرگ جدید
گذار از همسایگی به خویشاوندی
گروه سیاسی: قرن نوزدهم یکی از مهمترین دورانها در تاریخ تحولات منطقه کنونی آسیای مرکزی تا آسیای جنوبی به حساب میآید؛ زمانی که ۲ ابرقدرت وقت یعنی پادشاهی بریتانیا و روسیه تزاری در کشمکش با یکدیگر برای کسب قدرت و منافع بیشتر در این ناحیه بودند. روسیه تزاری بنا بر وصیت پطر کبیر به وارثانش و همچنین خلأ ژئوپلیتیکی که همواره گریبانگیر آن بوده است، به دنبال دسترسی به آبهای گرم از سمت جنوبی خود بود. در طرف دیگر پادشاهی بریتانیا نگران دسترسی روسها به الماس خود در آسیا یعنی «راج هندوستان» بود. همین امر منجر به شکلگیری دههها کشمکش میان 2 ابرقدرت وقت در این منطقه از آسیا که در همسایگی ایران در حکومت قاجار قرار داشت، شد. از تاثیرات این بازی قدرت این بود که روسیه بر تمام منطقه آسیای مرکزی حاکمیت یافت و همچنین انگلیسها مرزهای افغانستان را به نحوی شکل دادند تا منطقهای حائل میان قلمرو تزارها و مستعمره باارزش خود یعنی هندوستان ایجاد شود.
این بازی بزرگ برای ایران مشکلات بسیار زیادی بهوجود آورد. دولت ضعیف وقت که توانایی حفاظت از منافع ملی و سرزمینی را نداشت، نتوانست جلوی نفوذ این ۲ قدرت در گستره ایرانزمین را بگیرد و به همین دلیل ایران به منطقه نفوذ روسها در شمال و انگلیسها در جنوب بنا بر قرارداد 1907 تبدیل شد. این مقطع در تاریخ کشورمان به نقطهای سیاه بدل شد. با اینکه ایران در خط مقدم دعوای ۲ ابرقدرت قرار نداشت، ولی از تبعات منفی آن بینصیب نماند.
اکنون پس از گذشت بیش از یک سده از پایان بازی بزرگ، تحولات کنونی نشان از شکلگیری بازی بزرگ دیگری در همین منطقه آسیای مرکزی و افغانستان دارد که به طور مستقیم بر ایران نیز تاثیرگذار خواهد بود.
منطقه آسیای مرکزی در حال حاضر از 5 کشور قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان تشکیل شده است. این منطقه از شمال به روسیه، از جنوب به ایران و افغانستان، از شرق به چین و از غرب به دریای خزر متصل است و هیچ دسترسیای به آبهای آزاد ندارد. با اینکه مساحت این ناحیه 2ونیم برابر مساحت ایران است، جمعیتی کمتر و حدود 70 میلیون نفر را در خود جای داده است.
آسیای مرکزی طی سالهای طولانی منطقهای تحت حاکمیت روسیه تزاری و پس از آن اتحاد جماهیر شوروی بود که پس از فروپاشی ابرقدرت شرق، حاکمیتهای مستقل یافتند. با فروپاشی شوروی اهمیت این ناحیه نیز افزایش یافت. آسیای مرکزی تا زمانی که تحت حاکمیت روسها بود، راه برای اعمال قدرت و اعمال نفوذ قدرتهای دیگر بسته بود. با فروپاشی شوروی، قدرتهای دیگر نیز بنا را بر ورود به حیاط خلوت روسها گذاشتند. جمهوری اسلامی ایران از نخستین کشورهایی بود که جمهوریهای جدا شده از شوروی را به رسمیت شناخت و شروع به برقراری ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با آنان در دهه 70 شمسی کرد. کشورهای غربی نیز تلاشهای بسیاری برای افزایش نفوذ خود در این منطقه کردند. نخستین دلیل غربیها – بویژه ایالاتمتحده آمریکا- برای نفوذ در آسیای مرکزی در آن زمان غیرقابل بازگشت کردن این منطقه برای تسلط مجدد روسها بود. دلیل دوم نیز جلوگیری از نفوذ ایران در این منطقه بود، زیرا ایران به دلیل داشتن مرز مشترک؛ همچنین مشترکات فراوان تاریخی، فرهنگی و دینی امکان حضور موثر در کشورهای آسیای مرکزی را داراست. در کنار این اشتراکات، تنها راه مطمئن و نزدیکترین مسیر دسترسی آسیای مرکزی به آبهای آزاد، میتواند از خاک جمهوری اسلامی ایران بگذرد. به همین دلیل در اوایل دهه 70 که جمهوریهای نوپا در این منطقه تشکیل شد، ایران توانست ارتباطات موثری را ایجاد کرده و مناسبات را گسترش دهد.
روسیه نیز پس از جدا شدن از بحرانهای اول فروپاشی، توجه دوباره خود را به این ناحیه نشان داد. به همین دلیل مبدع پیمان امنیت دستجمعی «CSTO» در سال 1992 شد. تا قبل از خروج ازبکستان از آن در سال 2012، 4 جمهوری از 5 جمهوری آسیای مرکزی در این پیمان حضور داشتند. همچنین روسیه پس از دوره بوریس یلتسین و آغاز دوران ولادیمیر پوتین، با شروع مسیر رشد و قدرتیابی مجدد خود، توجه بیشتری به آسیای میانه اختصاص داد و نفوذش را در این ناحیه روزبهروز بیشتر کرد.
چین نیز در سالیان اخیر سعی در نفوذ بیشتر خود در آسیای مرکزی داشته است. حوزه اصلی نفوذ چین در ناحیه مذکور به صورت اقتصادی است. بدونشک مهمترین طرح چینیها که میتواند مناسبات منطقه را چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ راهبردی دستخوش تغییر کند، ابتکار «یک کمربند، یک راه» یا همان راه ابریشم جدید است. شی جین پینگ، رئیسجمهور چین در سفر دورهای به 4 کشور آسیای مرکزی در سال ۲۰۱۳ میلادی این طرح کریدوری عظیم و جنجالی را مطرح کرد.
در کنار این کشورها و قدرتها، کشورهای دیگری نیز توجه وافری به افزایش نفوذ خود و تقویت مناسباتشان با کشورهای آسیای میانه کردهاند. از این میان میتوان به هند اشاره کرد. هند نیز مناسبات فراوانی را با این جمهوریها رقم زده و این کشور میتواند با تکمیل راهگذر شمال- جنوب دسترسی بالاتری به این ناحیه پیدا کند. طبیعتا پاکستان نیز به دلیل رقابت خود با هند به دنبال ارتباط موثرتر با آسیای مرکزی است تا بتواند ضمن مطیع کردن افغانستان، پشتوانه لجستیکی خود در برابر هند را افزایش دهد. ترکیه نیز دیگر کشوری است که در سالها گذشته مناسبات فراوانی با این کشورها برقرار کرده است. تشکیل شورای ترک یا شورای همکاری کشورهای ترکزبان متشکل از ترکیه، جمهوری آذربایجان و 3 کشور آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان از مهمترین ابتکارات ترکیه برای افزایش روابط خود با کشورهای این منطقه است.
* بازی بزرگ حول محور یک راه
ابتکار کمربند و جاده، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعه 2 مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که شیجین پینگ، دبیرکل حزب کمونیست چین و رئیسجمهور آن کشور آن را نخستینبار در جریان یک سفر رسمی به قزاقستان در سپتامبر ۲۰۱۳ معرفی کرد. این طرح سرمایهگذاری 900میلیارد دلاری، بزرگترین طرح سرمایهگذاری است که تاکنون توسط یک کشور ارائه شده است. در بخش ریلی، بر اساس طرح اولیه جاده، قرار بر این گذاشته شد که مسیر خطآهنی از چین تا آسیای میانه، ایران، آذربایجان، گرجستان و از آنجا به سمت روسیه یا ترکیه و در نهایت اروپا شکل گیرد. بنابراین مشاهده میشود که منطقه آسیای مرکزی از اصلیترین بخشهای این مسیر به شمار میرود که از آنجا مسیرهای موازی شکل میگیرد. در صورت اتمام پروژه راه ابریشم جدید، معادلات منطقه دستخوش تغییرات فراوانی خواهد شد و علاوه بر توسعه کشورهای آسیای مرکزی، نفوذ چین در این منطقه افزایش فراوانی خواهد یافت و بالطبع منافع کشورهای غربی - به طور خاص ایالاتمتحده آمریکا- به طور چشمگیری تهدید خواهد شد که مطلوب این کشورها نخواهد بود. آمریکا در دوره جدید به علت پیشرفت روزافزون چین، سعی دارد تمرکز خود را به منطقه آسیای شرقی و دریای چین جنوبی اختصاص دهد تا بتواند در راستای مهار اژدهای چین گام بردارد. طبیعی است یکی از اصلیترین مناطقی که میتواند به منافع چینیها ضرر بزند، آسیای مرکزی است. بسیاری از تحلیلگران مسائل اخیر افغانستان را اینگونه فهم میکنند؛ بدین صورت که آمریکا با خروج غیرمسؤولانه خود از افغانستان و با ایجاد خلأ موقتی قدرت، سعی در بیثباتسازی این کشور داشت. اهداف آمریکا از این عمل در ۲ مورد همراستا با هم قابل فهم است. نخستین هدف، درگیری رقبای خود یعنی ایران، روسیه و چین با یکدیگر برای کسب منافع بیشتر در افغانستان بود تا بتواند از قدرت هر ۳ بکاهد. این هدف با همگراییهای صورتگرفته طی نشستهای مشترک چندجانبه میان همسایگان افغانستان بهعلاوه روسیه تا حد زیادی به نتیجه نرسید. دومین هدف آمریکا گسترش بیثباتی از افغانستان به سمت آسیای مرکزی است. بدین صورت که با قدرتگیری گروههای تروریستی در خاک افغانستان و گسیل آن گروهها به سمت آسیای مرکزی، این ناحیه با معضلات امنیتی فراوان روبهرو شود. با تکوین این فضا، مشخصا پیشبرد ابتکار راه ابریشم میسر نخواهد بود که علاوه بر چین، ضرباتی جدی به منافع روسیه، کشورهای آسیای مرکزی و جمهوری اسلامی ایران وارد خواهد آمد. بنابراین برای غلبه بر این توطئه، ایران باید با اتخاذ چند رویکرد از تهدید منافع خود جلوگیری کند.
1- ادامه تلاشها برای تشکیل دولت فراگیر در افغانستان: از آغاز سقوط دولت اشرف غنی و رویکار آمدن طالبان، سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان، تشکیل حکومت فراگیر متشکل از تمام اقوام و گروههای افغانستانی بوده است. در همین راستا ایران اقدامات گوناگون دیپلماتیک و میدانی از جمله ارتباط با طالبان برای حفظ امنیت دیگر گروهها، حفاظت از جان و مال گروههای قومی غیرپشتون بویژه هزارهها و شیعیان و برگزاری نشستهای چندجانبه و قبولاندن مفهوم تشکیل دولت فراگیر در افغانستان را به دیگر کشورها انجام داده است. با تشکیل دولت فراگیر، افغانستان به یک امنیت درونزا خواهد رسید که در این شرایط دیگر مجالی برای قدرتگیری گروههای تروریستی برای ناامنی افغانستان و منطقه باقی نمیماند.
2- همگرایی بیشتر با کشورهای آسیای مرکزی هم با توافقنامههای چندجانبه و هم افزایش روابط دوجانبه: آنچه در برنامههای حجتالاسلام والمسلمین رئیسی، رئیسجمهور جدید ایران در عرصه سیاست خارجی مشهود و شایان توجه است، توجه به همسایگان و مناطق پیرامونی ایران به عنوان حلقه اول سیاست خارجی کشور است. در این راستا، منطقه آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق پیرامونی ایران از جمله مناطقی است که در سیاست خارجی دولت سیزدهم میتواند مورد توجه جدیتری نسبت به گذشته قرار گیرد. با گذشت تقریبا ۳ ماه از روی کار آمدن دولت جدید، پالسهای مثبتی از افزایش روابط با کشورهای آسیای مرکزی به چشم میخورد. روابط ایران با ترکمنستان، به عنوان دروازه ورود به آسیای مرکزی، بهبود یافته و توافقنامههایی نیز توسط ۲ طرف به امضا رسیده است. همچنین روابط ایران و تاجیکستان که طی سالهای گذشته با تنش همراه بود، ارتقا داشته است به طوری که نخستین سفر خارجی رئیسی به دوشنبه تاجیکستان به منظور شرکت در اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای بود که با استقبال بسیار زیاد طرف تاجیک نیز روبهرو شد. در حاشیه این اجلاس، رئیسجمهور ایران گفتوگوهای دوجانبهای با روسای کشورهای آسیای مرکزی داشت. همچنین از فرصت عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای نیز میتوان برای افزایش ارتباطات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بهره جست. منطقه آسیای مرکزی باید جایگاه و منزلت بالای استراتژیکی در سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم پیدا کند.
3- تقویت روابط با چین و روسیه: ۲ کشور روسیه و چین در حال حاضر رقبای جدی ایالاتمتحده محسوب میشوند. در همین راستا میتوان با این کشورها روابط بسیار خوبی ایجاد کرد تا بتوان به صورت راهبردی همکاریهای مشترکی را رقم زد. امضای توافقنامه 25ساله میان ایران و چین و عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای نوید تقویت ارتباطات با این ۲ کشور را میدهد. همچنین تلاش در جهت تکمیل راهگذر شمال- جنوب و امضای توافقنامه راهبردی دوجانبه با روسیه - شبیه آن چیزی که با چین امضا شد- این روابط را گستردهتر میکند. با تکمیل این پازل، ایران میتواند حضور خود در آسیای مرکزی را افزایش داده و از منافع سرشاری بهرهمند شود.
در پایان باید گفت اتخاذ راهبردها و سیاستهای درست و استفاده درست از تنش میان بازیگران جهانی میتواند جایگاه ایران را در محیط بینالملل ارتقا دهد و برخلاف بازی بزرگ قرن نوزدهم که ایران بزرگترین بازنده آن بود، جمهوری اسلامی ایران بزرگترین برنده بازی بزرگ جدید باشد.
******
نگاهی به روابط ایران و ترکمنستان در ۸ سال اخیر
گذار از همسایگی به خویشاوندی
امید رحیمی*: جمهوری ترکمنستان یکی از شاخصترین همسایههای جمهوری اسلامی ایران است. مرزهای ایران با این جمهوری امنترین و کمحاشیهترین مرزهای کشور طی ۳ دهه اخیر بوده است. روابط تاریخی ۲ کشور نیز از سال 1992 در پرتو حسن همجواری آغاز شد. با این وجود در دوره عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، غفلت تاریخی از همسایگان و عملکرد فاجعهبار سیاست خارجی منطقهای دولت دامنگیر روابط تهران با عشقآباد نیز شد و شماری از چالشها بر فرصتهای موجود در مناسبات دو و چندجانبه غلبه یافت. با این حال در دولت سیزدهم به نظر میرسد نگاه به همسایگان و البته توسعه مناسبات با ترکمنستان مجددا به صورت راهبردی در دستور کار قرار گرفته است. رئیسجمهور ترکمنستان به دلیل میزبانی از سومین نشست سران کشورهای آسیای مرکزی نتوانست در مراسم تحلیف حجتالاسلام رئیسی شرکت کند اما این جمهوری یک هیات عالیرتبه به رهبری مقامات عالیرتبه پارلمانی این کشور به تهران اعزام کرد. قربانقلی بردیمحمداف همچنین جزو معدود رؤسایجمهوری بود که پیش از مراسم تحلیف با حجتالاسلام رئیسی به صورت تلفنی گفتوگو کرد. در حاشیه برگزاری نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان نیز رؤسایجمهور ایران و ترکمنستان با یکدیگر دیدار کردند. چندی پیش نیز رشید مراداف، وزیر خارجه ترکمنستان به منظور شرکت در اجلاس همسایگان افغانستان به تهران سفر کرد. در همین بازه کوتاه نیز براساس اعلانهای رسمی، مذاکراتی درباره از سرگیری واردات گاز توسط ایران انجام شده و توافقاتی نیز در زمینه واردات برق از ترکمنستان به دست آمده است.
* اهمیت راهبردی ترکمنستان
ترکمنستان از جهات گوناگونی برای ایران حائز اهمیت است. ترکمنستان تنها نقطه امن در محیط پیرامونی کشور است که هیچ تهدیدی چه به صورت سلبی و چه حتی به صورت ایجابی از سمت آن متوجه ایران نیست. در عین حال در حوزه ژئوپلیتیک، این جمهوری به عنوان تنها دروازه مستقیم و زمینی ایران به آسیای میانه و دسترسی زمینی به چین و شرق روسیه نقش بسیار پررنگی ایفا میکند. در پرتو همین اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک است که ۲ گذرگاه ریلی و چند گذرگاه جادهای بین ایران و آسیای مرکزی، همگی از مسیر ترکمنستان میگذرد. این گذرگاهها بویژه در پرتو استراتژی «نگاه به شرق» و در چارچوب آن توسعه مناسبات با چین، روسیه و ۴ جمهوری دیگر در آسیای مرکزی اهمیت مضاعفی مییابد.
در عین حال ایران و ترکمنستان در حوزه فرهنگی و تاریخی نیز اشتراکات عدیدهای دارند. مختومقلی فراغی، شاعر و عارف شهیر ترکمن که چهرهاش در پول ملی ترکمنستان حک شده، در شمال شرق ایران متولد شده و آرامگاه او نیز هماکنون در روستای آقتوقای در استان گلستان است. آرامگاه بسیاری از چهرهها و مشاهیر ایرانی و اسلامی همچون ابوسعید ابوالخیر، شیخ نجمالدین کبری، جارالله زمخشری، شیخ ابوالفضل سرخسی، خواجه یوسف همدانی و... همگی در ترکمنستان امروز واقع است. «مرو» نیز به عنوان اقامتگاه امام رضا(ع) که نزد ترکمنها به «قزل امام» معروف است، در نزدیکی شهر ماری ترکمنستان قرار دارد و آثار تاریخی برجا مانده از آن کماکان مورد احترام ترکمنهاست. بسیاری از میراث ناملموس دیگر نیز همچون نوروز بین ۲ کشور وجود دارد. در پرتو همین اشتراکات نیز مقام معظم رهبری روابط ۲ کشور را نه صرفا همسایگی بلکه از جنس «خویشاوندی» عنوان کردهاند.
در پرتو همین اشتراکات و منافع مشترک و وابستگی متقابل، آغاز روابط ۲ کشور در قالب شماری از پروژههای راهبردی انجام گرفت. گذرگاه ریلی سرخس به عنوان نخستین مسیر دسترسی آسیای مرکزی به جنوب پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990 میلادی بین ایران و ترکمنستان با حضور سران کشورهای مختلف افتتاح شد. نخستین خط لوله انتقال گاز به خارج از آسیای مرکزی نیز در دهه 1990 بین ایران و ترکمنستان (از کرپجه به کردکوی) تأسیس شد. در ادامه نیز روابط ۲ کشور در پرتو همسایگی تداوم یافت و برای مدتها ترکمنستان نخستین شریک تجاری ایران در آسیای مرکزی بود.
* عملکرد ضعیف دولت اعتدال
در دوره عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم بهطور کلی یک غفلت و در حقیقت رکود جدی در مناسبات با تمام همسایگان انجام گرفت که آسیای مرکزی نیز شامل آن میشد. سال 1392 مجموع مبادلات تجاری ایران با ۵ جمهوری آسیای مرکزی بیش از 2 میلیارد دلار بود که در سال 1398 تا پیش از شیوع بیماری کرونا به 07/1 میلیارد دلار و پس از آن در سال 99 به رقم بیسابقه 675 میلیون دلار رسید. ترکمنستان نیز در این راستا بیشترین افت را تجربه کرده است. براساس آمار رسمی گمرک ایران در سال 1393، مجموع مبادلات تجاری ایران و ترکمنستان 11/1 میلیارد دلار بوده که در سال 99 این رقم بیش از 5 برابر کاهش یافته و براساس دادههای سازمان توسعه تجارت به 141 میلیون دلار رسیده است. بیشترین افت نیز مربوط به صادرات ایران به ترکمنستان بوده که از 997 میلیون دلار به رقم بیسابقه 136 میلیون دلار رسیده است.
در حوزه مناسبات سیاسی نیز در قبال آسیای مرکزی و به طور ویژه ترکمنستان ضعف شدید دیپلماسی دولت کاملا مشهود است. در حالی که در دوره دولتهای نهم و دهم، رئیسجمهور ترکمنستان بارها به ایران سفر کرد و افتتاح یک خط لوله جدید و احداث یک کریدور ریلی جدید در آن دوره صورت گرفت، در بازه سالهای 92 تا 1400 قربانقلی بردیمحمداف تنها ۲ بار در سال 92 برای شرکت در مراسم تحلیف حجتالاسلام روحانی و یک بار نیز سال 94 به تهران سفر کرد. در حال حاضر نیز بیش از 6 سال از آخرین سفر رئیسجمهور ترکمنستان به تهران میگذرد. در عین حال هر ۲ خط لولهای که پیش از این افتتاح شده بود با توقف واردات گاز بلااستفاده باقی مانده است. در حوزه ترانزیت نیز نهتنها توسعهای در مناسبات دوجانبه مشاهده نشده، بلکه در پرتو اختلافات ترانزیتی نیز مرز اینچهبرون با مشکلات جدیای مواجه شده و ظرفیت مرز ریلی سرخس نیز شدیدا محدود شده است.
* بحران در پرونده گازی
موضوع واردات گاز ایران از ترکمنستان ذیل ۲ مساله قیمتگذاری و بازپرداخت بدهیهای ایران، اصلیترین عامل بحران در روابط ۲ کشور طی ۸ سال اخیر بوده است. موضوع بازپرداخت با توافق ۲ دولت در زمینه تهاتر گاز با کالا در فروردین 92 تا حدودی حلوفصل شده بود اما به نظر میرسد این توافق بنا به دلایل نامشخص ملغی شد. همچنین در سوالهای مجلس از وزیر سابق امور خارجه در آبان 99 توافق مجدد رؤسایجمهور ۲ کشور در زمینه تهاتر کالا و عدم پذیرش آن از سوی وزارت نفت مطرح شده است. موضوع دیگری که مورد اختلاف ۲ کشور بوده، مساله قیمتگذاری گاز است. طرف ترکمنستانی از بالاتر بودن قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه در مقایسه با گاز وارداتی از این کشور معترض بوده و از طرف دیگر، طرف ایرانی در شرکت ملی گاز و وزارت نفت پایین بودن کیفیت گاز وارد شده از ترکمنستان را مطرح کرده است. به هر حال اما این اختلاف دوجانبه به نحوی ضعیف در سطح سیاسی و دیپلماتیک مدیریت شد که در نهایت کار روابط ۲ کشور همسایه و خویشاوند به دادگاههای بینالمللی رسید. در این پرونده نیز اگر چه در اخبار و رسانههای بینالمللی و داخلی به محکومیت ایران به پرداخت بدهی و جریمه دیرکرد پرداخت اشاره شد اما کماکان وزارت نفت زنگنه این موضوع را نپذیرفته و ابهامات متعددی را از خود بروز داده است.
موضوع دیگری که در عملکرد بسیار ضعیف دولت در پرونده گازی ترکمنستان مشهود بود، اختلافنظر بین نهادهای مختلف دولتی است. نهاد ریاستجمهوری با محوریت رئیسجمهور و محمود واعظی، وزارت امور خارجه و وزارت نفت ۳ ضلع دولتی دخیل در این موضوع بودند. نمایندگان مجلس به نقل از ظریف بخش مهمی از مشکل را در وزارت نفت عنوان کردهاند. در این راستا توسط نمایندگان مجلس ذکر شده است که «وزیر خارجه در نامهای به صراحت اعلام کرده است رفتار مجموعه وزارت نفت و اقداماتی که این وزارتخانه در این باره داشته موجب تنزل روابط ایران و ترکمنستان شده است». با این حال زنگنه، وزیر نفت در ادعایی بالعکس، سیاست خارجی را عامل اصلی ضعف در واردات و صادرات گاز عنوان کرده و تصریح میکند: «برای صادرات نیاز به سیاست خارجی برای توسعه روابط با همسایگان داریم. دلیل عدم موفقیت در صادرات، ناکامی در سیاستگذاری خارجی است». عدم موافقت وزارت نفت با توافقات صورت گرفته با شرکت ترکمنگاز در فروردین 96 و عدم موفقیت در اجرای توافقات ناشی از سفر آقای واعظی در شهریورماه سال 97 به عشقآباد نیز از جمله موارد دیگر محسوب میشود.
* ضرورت بازگشت به روابط همسایگی
با وجود بر جا ماندن میراث عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، «همسایگی» اصل و عاملی خدشهناپذیر در روابط تهران و عشقآباد است. این روابط میبایست فراتر از صرف مجاورت جغرافیایی، بلکه در چارچوب اعتمادورزی و اعتمادسازی، برادری و در حقیقت «خویشاوندی» پیش رود. به نظر میرسد طرف ترکمنستانی نیز معتقد به چنین نگاهی است. ترکمنها در ضربالمثلی معروف میگویند «قیامت گونی همسایادان» (روز قیامت نخستین سوال از حقوحقوق همسایگی است). از این منظر احیای روابط همسایگی راهبردیترین منافع ۲ کشور محسوب میشود که میتواند گرههای به وجود آمده در حوزههایی نظیر مبادلات تجاری، واردات گاز و مسائل ترانزیتی را نیز برطرف کند. این موضوع بویژه در زمینه از سرگیری واردات گاز به ایران با توجه به نزدیکی فصل سرما حائز اهمیت است. یکی از راهکارهای کلیدی برای جبران افت فشار گاز در نیمه شمالی کشور و پیشگیری از قطعیهای برق و گاز، واردات گاز از ۲ خط لوله خانگیران و کردکوی از ترکمنستان است. این ۲ خط لوله در کنار توافق 25 ساله ۲ کشور در سال 1997، زمینه ورود سالانه 10 میلیارد مترمکعب گاز به ایران را فراهم میآورد؛ موضوعی که در وهله نخست مستلزم یک توافق در زمینه بازپرداخت بدهیها (در پرتو نگاه همسایگی) و نیز توافق جدیدی برای پرداختهای آتی است.
* کارشناس آسیای مرکزی
ارسال به دوستان
بحث داغ استفاده از سلاح هستهای در آمریکا
فرزانه دانایی: دولت بایدن اخیرا پشت درهای بسته مشغول بررسی این مساله است که آیا ایالاتمتحده باید اعلام کند در درگیریهای بینالمللی به عنوان نخستین کشوری که از بمب اتم علیه کشور متخاصم استفاده میکند، عمل میکند یا اینکه قرار است برای همیشه تنها دلیل خود برای ساخت سلاح را دفاع از خود در صورت مورد حمله قرار گرفتن توسط این سلاحها قرار دهد. این سوال برای دولتی که کشورش برای نخستینبار در طول تاریخ از سلاح هستهای استفاده کرده است، شاید بیمعنی باشد اما دولت بایدن باید اعلام کند سیاستش در استفاده از سلاح هستهای چیست. او باید اعلام کند آیا منتظر حمله اتمی علیه آمریکا خواهد شد و بعد از سلاح هستهای در دفاع از خود استفاده میکند یا خود دست به نخستین حمله هستهای میزند.
رسانههای آمریکایی این روزها که چنین سوالی در داخل دولت بایدن مطرح شده است، مشغول پاسخ به این مساله به افکار عمومی هستند که آیا سیاست هستهای ایالاتمتحده تاکنون استفاده از سلاح هستهای به عنوان عامل دفاعی نبوده است؟ به نظر میرسد تاکنون فرض اصلی در داخل آمریکا این بوده است که ایالاتمتحده بعد از ماجرای حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی سیاست خود را بر پایه دفاع هستهای از خود در برابر حملات اتمی قرار داده است و سعی ندارد بار دیگر نشان دهد کشوری است که در نخستین قدم از سلاح هستهای استفاده میکند. کشورهای دیگر نیز بر این باور بودهاند تنها زمانی ایالات متحده دست به حمله اتمی به کشوری میزند که مورد حمله شیمیایی، بیولوژیک و سایبری عظیمی قرار گیرد که تنها راه مقابله با آن، استفاده از سلاح هستهای باشد. با این حال اسناد رسمی میگوید این سیاست اصلی ایالاتمتحده نبوده است و حالا رئیسجمهور ایالاتمتحده باید در این باره سیاستگذاری انجام دهد.
فرد کاپلان، تحلیلگر سیاسی نشریه «اسلیت» معتقد است جو بایدن سالها طرفدار استفاده تدافعی از سلاحهای هستهای بوده است، یعنی آمریکا نباید در وهله اول اقدام به حمله اتمی به کشوری کند. بر این اساس او در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما در سخنرانیای گفته بود: «با توجه به تواناییهای غیرهستهای ما و همچنین طبیعت و ذات تهدیدات امروز، سخت است بتوان سناریویی را در نظر گرفت که ایالاتمتحده مجبور به استفاده از سلاح هستهای برای مقابله با یک کشور باشد. رئیسجمهور اوباما و من کاملا اطمینان داریم میتوانیم بازدارندگی در این باره داشته باشیم و از خود و متحدانمان در مقابل تهدیدات غیرهستهای با تمام ابزارهای در دسترسمان دفاع کنیم. من و رئیسجمهور قویا اعتقاد داریم بازدارندگی و در صورتی که نیاز باشد، مقابله به مثل در برابر حملات هستهای باید تنها دلیل وجود انبارهای سلاحهای هستهای آمریکا باشد».
اوباما مجبور بود چنین سیاستی را در سال اول فعالیتش اعلام کند اما در نهایت تصمیم گرفت سیاستش را در این باره اعلام نکند. به نظر میرسد در نهایت بایدن نیز ترجیح دهد از این کار انصراف داده و سیاست واضحی را در این باره اعلام نکند و به عمد دنیا را در این ابهام باقی بگذارد. دلیل این مساله را میتوان در تاریخ سیاستگذاریهای ایالاتمتحده درباره حملات هستهای جستوجو کرد. ابتدای سالهای دهه 40 که ایالاتمتحده بتازگی به سلاحهای هستهای دست یافته بود، سیاست اصلی این بود که این سلاح در برابر هرگونه حمله احتمالی اتحاد جماهیر شوروی و چین به آمریکا یا متحدان آمریکا مورد استفاده قرار گیرد. دوایت آیزنهاور این سیاست را سیاست «انتقام عظیم» خوانده بود. او میدانست این بمب چه تخریب بزرگی با خود به همراه خواهد داشت اما میخواست این سیاست باعث شود چین یا روسیه در فکر حمله اول هستهای به آمریکا نباشند. اوباما در همان ماههای ابتدایی ریاستجمهوریاش عنوان کرده بود فکر نمیکند هیچ رئیسجمهوری در آمریکا باشد که بخواهد دستور حمله اتمی اول را به کشور دیگری صادر کند. در آن زمان خط بین استفاده از سلاح یا عدم استفاده از آن کاملا روشن بود و احتمال رد کردن این خط قرمز برای هر رئیسجمهوری غیر ممکن به نظر میرسید. بعد از او اما به نظر میرسد روسایجمهور دیگر نظیر ترامپ بهقدری این خط قرمز را با ابهام مواجه کردند که حالا واقعا نمیتوان نیات روسایجمهور آمریکا را متوجه شد و بتوان تشخیص داد آیا یکی از آنها اگر روحیاتی مانند ترامپ داشته باشد، میتواند دستور و فرمان نخستین حمله اتمی را صادر کند یا نه. در عین حال در آن زمان نیروی نظامی آمریکا در صدر تمام نیروهای نظامی دنیا قرار داشت و تصور میشد با وجود اذعان تمام دنیا به برتری نظامی آمریکا، دیگر نیازی نیست آمریکا این برتری را با تغییر سیاست هستهایاش اعلام کند. اما با این حال این روزها نگرانیهای دیگری نیز در این باره وجود دارد. اخبار حکایت از این دارند که چین از ترس احتمال اقدامات ناگهانی دولت آمریکا در حال افزودن بر ذخایر سلاحهای هستهای خود است. در اروپا نیز متحدان آمریکا از اینکه واشنگتن بخواهد سهم مناسبی در بودجههای ناتو داشته باشد، در تردید به سر میبرند و به همین دلیل به نظر میرسد دوستان و دشمنان آمریکا هر ۲ به فکر تقویت زرادخانههای هستهای خود افتادهاند. فعالیتهای هستهای اگر چه برای سایر کشورهای فاقد زرادخانه هستهای از طرف قدرتهای جهانی منع شده است اما رقابت تسلیحاتی در بین قدرتهای دارای سلاح هستهای در حال افزایش یافتن است. این همان مسالهای است که گفته میشود رابرت گیتس، وزیر وقت دفاع ایالاتمتحده در جلسات درونی کاخ سفید در دوران اوباما برای بررسی این موضوع مطرح کرده بود. او گفته بود تغییر در سیاست استفاده از سلاح هستهای در آمریکا میتواند متحدان و دوستان آمریکا را به وحشت بیندازد و آنها به فکر راههای دیگری برای حفاظت از منافع خود در دنیا باشند و این به احتمال زیاد بر اشاعه تسلیحات هستهای میافزاید. از سوی دیگر ایالاتمتحده به گفته گیتس، نمیداند در برابر استفاده دشمنان از سلاح بیولوژیک در آمریکا چه سیاستی باید داشته باشد، زیرا ایالاتمتحده سالهاست استفاده و تولید سلاحهای بیولوژیک را ممنوع کرده است و در مقابل استفاده از این سلاح که به صورت وسیعی میتواند مردم آمریکا را هدف قرار دهد، تنها باید از سلاح هستهای استفاده کند. سومین دلیل رابرت گیتس نیز این بوده است که اگر آمریکا اعلام کند نمیخواهد از سلاح هستهای استفاده کند، احتمالا بسیاری از دشمنان ایالاتمتحده وسوسه میشوند از سلاحهای بیولوژیک علیه این کشور استفاده کنند. با وجود استدلالهای گیتس، جلسه به نتیجه خاصی نرسید و در نهایت اوباما تصمیم گرفت سیاست خاصی را در این باره اعلام نکند. به نظر میرسد بایدن نیز در راه رسیدن به همان نتیجهای است که زمانی اوباما به آن رسیده بود. البته تفاوت نگاه بایدن و اوباما در این باره و همچنین ماهیت تازه تهدیدات بینالمللی مانند احتمال حملات سایبری عظیم به زیرساختهای آمریکا میتواند بایدن را به این نتیجه برساند که سیاست «حمله اول اتمی» را اعلام کند و جهان را به سمت اشاعه وسیع سلاحهای هستهای و همچنین رقابت ۳ قدرت چین، روسیه و آمریکا برای داشتن سلاحهای هستهای بیشتر بکشاند.
ارسال به دوستان
997 بیمارستان نیازمند خون
سخنگوی سازمان انتقال خون در گفتوگو با «وطن امروز» خبر داد
فراخوان عمومی برای اهدای خون به دلیل کاهش شدید ذخایر خونی کشور
مصرف خون این روزها در پی انجام عملهای جراحی که در دوران کرونا متوقف شده بود، افزایش یافته که به گفته مسؤولان سازمان انتقال خون مشارکت بیشتر و مستمر مردم برای اهدای خون را میطلبد.
به گزارش«وطنامروز»، میزان مراجعه مردم به مراکز اهدای خون معمولا با کاهش دمای هوا و بارشها کم میشود. این موضوع در کنار برخی مسائل چون انجام واکسیناسیون کرونا در کشور باعث شده آمار اهداکنندگان خون به نسبت قبل سیری نسبتا نزولی به خود گیرد. این در حالی است که به گفته کارشناسان سازمان انتقال خون، اهدای خون برای افرادی که واکسن کرونا تزریق کردهاند تاثیری بر کاهش اثر واکسن بر جا نمیگذارد. البته افرادی که واکسن آسترازنکا و اسپوتنیک دریافت کردهاند تا ۲ هفته معافیت اهدای خون داشته و بعد از آن میتوانند نسبت به اهدای خون اقدام کنند اما سایر واکسنها هیچ نوع معافیت زمانی نداشته و افراد بعد از دریافت واکسن میتوانند اقدام به اهدای خون کنند. از طرفی هیچ نوع محدودیتی برای اهدای خون در افراد بهبودیافته که قبلا به ویروس کرونا مبتلا شدهاند وجود نداشته و آنها یک ماه پس از بهبودی میتوانند اقدام به اهدای خون کنند. همچنین برخی افراد که تنها در تست پیسیآر، کرونای آنها مثبت شده است میتوانند خون اهدا کنند، چرا که کرونا از طریق خون منتقل نمیشود ولی در مجموع برای اطمینان از وضعیت خود فرد که سطح ایمنی وی حفظ شود، بهتر است یک ماه بعد از بهبودی اهدای خون انجام شود. سخنگوی سازمان انتقال خون در گفتوگو با «وطنامروز» درباره وضعیت ذخایر خونی در کشور گفت: میزان ذخایر خون در کشور بستگی به اقبال مردم در اهدای خون به صورت روزانه و مستمر دارد، بنابراین میزان ذخایر خون درون رگهای مردم اهداکننده خون است اما با توجه به نیاز بیمارستانها و مراکز درمانی بویژه برای تامین خون بیماران تالاسمی، این نیاز این روزها بیشتر شده است که مردم باید به این امر خیر و خداپسندانه مبادرت ورزند.
دکتر بشیر حاجیبیگی در ادامه با بیان اینکه برای اهدای خون در سراسر کشور فراخوان عمومی اعلام شده، گفت: هر ساله با شروع فصل سرما و بارندگیها و همچنین کوتاه شدن طول روز، میزان مراجعه برای اهدای خون معمولا کاهش مییابد. این در حالی است که این روزها به دلیل عملهای جراحی تخصصی و فوقتخصصی و همچنین گسترش خون آنکولوژی و مراکز پیوند اعضا، در کنار رشد چشمگیر فضاهای درمانی و بیمارستانی در استانهای فارس، تهران، اصفهان، خراسان رضوی، خوزستان، آذربایجان شرقی، مازندران و گیلان نیاز به خون افزایش یافته است. حاجیبیگی افزود: از طرفی در مناطق شمالی و جنوبی کشور که با کثرت بیماران تالاسمی مواجهیم (استانهای مازندران و گیلان در شمال و بوشهر، بندرعباس، خوزستان و سیستانوبلوچستان در جنوب)، به دلیل بالا بودن مصرف «گلبول قرمز فشرده» نیاز به خون زیاده شده است که با فعالسازی طرح شبکه ملی خونرسانی کشور اقدامات لازم برای تامین نیاز مصرف خون این مناطق به دلیل وجود بیماران تالاسمی انجام شده است.
سخنگوی سازمان انتقال خون در ادامه با اشاره به خودداری برخی از ترس اینکه مبادا با اهدای خون به کرونا مبتلا شوند، گفت: با علم و یقین کامل میگویم کرونا با انتقال خون منتقل نمیشود. از طرفی تمام پروتکلهای بهداشتی در مراکز انتقال خون بخوبی رعایت میشود و همه وسایل و تجهیزات در این مراکز استریل شده و یکبار مصرف مورد استفاده قرار میگیرد، بنابراین مردم با خاطری آسوده برای اهدای خون به مراکز انتقال خون مراجعه کنند.
وی اظهار داشت: کشورهای مختلف برای تزریق واکسنها دستورالعملهای مختلفی دارند که این دستورالعملها بستگی به نوع ساختار واکسن دارد؛ به طور مثال در برخی مقالات علمی اعلام شده است کسانی که واکسن اسپوتنیک و آسترازنکا تزریق کردهاند 27 روز و در برخی مقالات 14 روز بعد میتوانند اقدام به اهدای خون کنند. البته در کشور ما 2 هفته زمان برای افرادی که این نوع واکسنها را تزریق کردهاند در نظر گرفته شده است. یعنی اگر فردی یکی از این ۲ واکسن را تزریق کرده باشد پس از 2 هفته میتواند بدون هیچ مشکلی خون اهدا کند.
وی در ادامه افزود: همچنین افرادی که واکسنهایی نظیر سینوفارم و برکت را تزریق کردهاند، پس از رفع واکنشهای اولیه یعنی حدود یک هفته میتوانند خون اهدا کنند، علاوه بر این مبتلایان به «کووید-19» نیز حدود یک ماه پس از بهبودی میتوانند اقدام به اهدای خون کنند.
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران در ادامه اظهار داشت: سازمان انتقال خون ایران موظف به تامین نیاز خون و فرآوردههای آن در 997 بیمارستان و مراکز درمانی است که اکنون به خون نیاز دارند و حدود 100 بیمارستان در تهران هستند.
وی در پاسخ به اینکه چرا در برخی شهرستانها مرکز انتقال خون وجود ندارد و چه اقداماتی برای گسترش مراکز انتقال سیار خون شده است، گفت: یکی از شاخصهای مهم ارتقای مراکز انتقال خون دسترسی آسان مردم به مراکز انتقال خون است. هر چند سازمان انتقال خون اقدامات خود را در راستای گسترش مراکز انتقال خون به کار گرفته است اما باز هم نیاز است که این مراکز با همت مسؤولان افزایش یابد.
حاجیبیگی ادامه داد: البته اکنون در پی فراخوان عمومی برای اهدای خون و شکلگیری پویشهای مردمی، از مراکز انتقال خون درخواست میشود تیمهای سیار برای گرفتن خون اعزام شوند. امید است مسؤولان و نمایندگان مجلس در راستای گسترش مراکز اهدای خود تلاش کنند تا مردم برای اهدای خون به راحتی بتوانند در نزدیکترین مکان اقدام به اهدای خون کنند.
وی ادامه داد: به همه گروههای خونی برای اهدای خون نیاز داریم اما به دلیل اینکه ۹۰درصد مردم ایران دارای گروه خون مثبت هستند، اهدای خون دارندگان گروه خونی منفی بسیار مهم و حائز اهمیت است. مردم ایران بر اساس آمارهای صحیح، ۳۳ درصد دارای گروه خونی O مثبت، ۲۷ درصد دارای گروه خونی A مثبت، ۲۳ درصد دارای گروه خونی B مثبت و ۷ درصد دارای گروه خونی AB مثبت هستند و در جمع ۱۰ درصد مردم ایران که دارای گروههای خونی منفی هستند، ۴ درصد دارای گروه خونی O منفی، ۳ درصد دارای گروه خونی A منفی، 2 درصد دارای گروه خونی B منفی و یک درصد دارای گروه خونی AB منفی هستند.
ارسال به دوستان
حمله مشکوک به محل سکونت مصطفی الکاظمی حاکی از طراحی و اجرای یک فتنه جدید علیه مقاومت و امنیت عراق است
شب هالیوودی بغداد
حشدالشعبی حمله به محل سکونت نخستوزیر عراق را محکوم کرد
گروه بینالملل: منابع خبری عراق بامداد دیروز از شنیده شدن صدای ۲ انفجار همراه با تیراندازی گسترده در اطراف منطقه سبز بغداد و فعال شدن صدای آژیر هشدار در سفارت آمریکا خبر دادند. به دنبال شنیده شدن صدای انفجار و تیراندازی، آژیر خطر سفارتخانه آمریکا در منطقه سبز بغداد به صدا درآمد. همزمان با فعال شدن آژیر هشدار در سفارت آمریکا، چند هواپیمای جنگی و پهپاد بر فراز منطقه سبز بغداد به پرواز درآمد و تعداد زیادی نیروی امنیتی در داخل و اطراف این منطقه مستقر شدند. دقایقی پس از این، رسانه العربیه عربستان و خبرگزاری فرانسه به نقل از ۲ منبع امنیتی عراق از اصابت یک فروند راکت به منزل مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق خبر دادند. از طرفی، برخی منابع عراقی گزارش دادند یک پهپاد بمبگذاری شده سعی در هدف قرار دادن اقامتگاه مصطفی الکاظمی در منطقه سبز بغداد را داشت که نیروهای امنیتی این حمله را خنثی کردند. منابع عراقی تأکید کردند با خنثی شدن این حمله، هیچ گونه آسیبی به الکاظمی وارد نشده و وی در سلامت کامل است.
روز گذشته مرکز اطلاعرسانی نظامی ارتش عراق در بیانیهای ضمن تأیید خبر منتشر شده درباره هدف قرار گرفتن منزل نخستوزیر عراق اعلام کرد «منزل شخصی الکاظمی با یک فروند پهپاد انفجاری هدف سوءقصد قرار گرفت اما این عملیات ترور ناکام ماند». وزارت کشور عراق نیز ظهر دیروز اعلام کرد سوءقصد به مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق با ۳ پهپاد انجام شد که ۲ پهپاد ساقط شدند. «سعد معن» مدیر اطلاعرسانی وزارت کشور عراق در گفتوگویی تلویزیونی گفت: ۳ پهپاد حمله را انجام دادند که به سوی آنها تیراندازی شد و ۲ پهپاد ساقط شدند اما پهپاد سوم به منزل نخستوزیر حمله کرد. وی افزود: الکاظمی آسیبی ندیده است و برخی محافظان او زخمی شده و تحت درمان هستند. معن گفت: پهپادهای مهاجم در اندازههای متفاوت بودند. تحقیقات جریان دارد و رسیدن به جنایتکاران سخت نیست. مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق در نخستین واکنش خود پس از قرار گرفتن در معرض سوءقصد گفت که حالش خوب است و همگان را به آرامش و خویشتنداری دعوت میکند. وی در صفحه توئیتر خود نوشت: «من جانفدای عراق و ملت عراق بودم و هستم. موشکهای خیانت، مؤمنان را دلسرد نمیکند و تأثیری روی استواری نیروهای امنیتی ما نخواهد گذاشت».
از سوی دیگر «روسیاالیوم» به نقل از منابع آگاه جزئیات تازهای را از سوءقصد به «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق منتشر کرد. بر اساس این گزارش، پهپاد انتحاری که منزل مسکونی الکاظمی را هدف قرار داد بیش از 3 دقیقه در منطقه پرواز میکرد و نیروهای حفاظت الکاظمی به سمت آن تیراندازی کردند اما نتوانستند آن را سرنگون کنند. روسیاالیوم گزارش داد: بر اساس اطلاعات دریافتی، با نزدیک شدن این پهپاد به منزل نخستوزیر عراق، تیراندازی به دستور مسؤولان دفتر الکاظمی به سوی آن تشدید و اقداماتی برای حفاظت از نخستوزیر انجام شد اما این پهپاد ماده منفجره خود را پرتاب کرد. این گزارش افزوده که محل حادثه منزل مسکونی الکاظمی است که پیشتر دفتر مؤسسه «الذاکره» بود که در حوزه جمعآوری و آرشیو اسناد عراق فعالیت میکند و بنیانگذار آن الکاظمی است و فاصله اندکی با منزل مسکونی «نوری المالکی» دارد. یک منبع در دفتر الکاظمی هم به روسیاالیوم گفت 10 نفر از تیم حفاظتی الکاظمی زخمی شدهاند.
* انتقاد مقامات امنیتی عراق از عملکرد سامانه C-RAM
«تحسین الخفاجی» سخنگوی فرماندهی عملیات مشترک عراق و «یحیی رسول» سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در اظهاراتی جداگانه با اعلام آغاز روند تحقیقات برای مشخص شدن محل پرواز هواپیماهای بدونسرنشین، اعلام کردند دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی عراق در حال جمعآوری شواهد و قرائن هستند. در همین حال «الخفاجی» سخنگوی عملیات مشترک عراق با اعتراض به عمل نکردن سامانه آمریکایی
C-RAM برای دفاع از منزل «مصطفی الکاظمی» گفت هماکنون در حال انجام تحقیقات از آمریکاییها و سفارتخانه آمریکا هستیم و متخصصان این امر باید پاسخ مناسبی در این باره داشته باشند. برخی منابع در این باره اعلام کردند مسیر حمله پهپادی با فاصله از سفارت آمریکا بود. با این حال عدم فعالیت پدافند آمریکایی C-Ram که در سفارت این کشور در بغداد مستقر است و با کوچکترین تحرکی در آسمان پایتخت عراق فعال میشود و واکنش نشان میدهد، از موضوعاتی است که به ابهامات موجود در این رخداد دامن میزند. از سوی دیگر یحیی رسول، سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق نیز اعلام کرده است پهپادها از نقطهای در جنوب شرق بغداد به پرواز درآمده و در برد راداری سفارت آمریکا نبودهاند. در عین حال انتشار تصاویر غیررسمی از پهپاد ساقط شده در حیاط منزل الکاظمی و همچنین تصاویر منتشر شده از منزل الکاظمی ابهاماتی را درباره ماهیت این حمله و اهداف پشت پرده آن پدید آورده است؛ ابهام و سوالاتی که به نظر میرسد در راستای تشویش فضای سیاسی و اجتماعی عراق است.
* تأثیر حمله پهپادی به خانه الکاظمی بر اتمسفر سیاسی عراق
تحولات پس از برگزاری انتخابات پارلمانی عراق و اعتراض گروهی از مردم این کشور به نتایج آن، بویژه رخدادهای خونین جمعه گذشته در بغداد از جمله موضوعاتی است که بحث حمله پهپادی به منزل نخستوزیر این کشور را مشکوک و قابل تأملتر میکند. بر این اساس میتوان گفت جریانهای سیاسی عراقی معترض به نتایج انتخابات و حامیان آنها تاکنون به صورت مسالمتآمیز درخواستهای خود را مطرح کردهاند اما پس از کشته شدن 3 نفر از معترضان به نتایج انتخابات در جریان اعتراضات روز جمعه به دست نیروهای مسلح، به نظر میرسد این اقدام سرآغاز به خشونت کشیده شدن اعتراضات بود. این مساله زمینه را برای فتنهانگیزی بازیگران خارجی که به دنبال تثبیت تشویش و ناامنی در عراق هستند، فراهم آورده است. این در حالی است که هر گونه ناامنی و بیثباتی در عراق به طور قطع با منافع جریانهای سیاسی دلسوز و گروههای مقاومت که برای ایجاد امنیت در این کشور صدها شهید و جانباز تقدیم کردهاند، در تضاد است. ضمن اینکه در حالی که کمیته حقیقتیاب برای بررسی رخدادهای خونین روز جمعه در بغداد تشکیل شده و در تلاش برای شناسایی آمران و عاملان کشتار معترضان است، رخداد حمله به اقامتگاه نخستوزیر عراق به طور قطع موجب به حاشیه رفتن وقایع روز جمعه و نادیده انگاشتن مطالبات معترضان به نتیجه انتخابات خواهد شد و نمیتواند منفعتی برای آنان به دنبال داشته باشد. واکنش سریع برخی عناصر، رسانهها و گروههای غربگرا به رخداد حمله پهپادی به منزل الکاظمی و متهمسازی گروههای مقاومت به دست داشتن در این اقدام، موضوع دیگری است که ابهامات این رخداد مشکوک را بیشتر میکند، بویژه اینکه اظهارات و اظهارنظرهایی از این دست در رسانههای منطقهای و بینالمللی نیز بازتاب گستردهای داشته است.
* محکومیت حمله به نخستوزیر از سوی مقامات بینالمللی
پس از رسانهای شدن خبر حمله پهپادی، مقامات کشورهای منطقه و برخی شخصیتهای بینالمللی این اقدام را محکوم و خواستار روشن شدن ابعاد این ماجرا شدند. دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر امور خارجه ایران، وزارت خارجه عربستان، رئیسجمهوری مصر، نخستوزیر و رئیسجمهوری لبنان، شورای همکاری خلیجفارس، نماینده سازمان ملل در عراق و برخی مقامات و شخصیتهای بینالمللی این اقدام را محکوم کردند.
مواضع مقامات و گروههای سیاسی عراق نسبت به حمله پهپادی
* ائتلاف فتح: دستهای خارجی در پی به آشوب کشیدن عراق هستند
«احمد الاسدی» سخنگوی ائتلاف فتح در عراق به ریاست هادی العامری، تلاش برای ترور مصطفی الکاظمی را نشان آشکار تلاشهای خارجی برای کشاندن کشور به سمت آشوب دانست. وی با انتشار بیانیهای تأکید کرد حمله به دفتر نخستوزیر عراق اقدامی محکوم است که به روشنی نشان میدهد دستهای خارجی با تغییر نتایج انتخابات از طریق حمله سایبری و حمله به تظاهراتکنندگان مسالمتجو و سپس حمله به منزل نخستوزیر عراق در پی بر هم زدن فضای سیاسی عراق و - خدای ناکرده- کشاندن کشور به سمت آشوب هستند.
* هادی العامری: نسبت به فتهانگیزی در عراق هشدار میدهیم
«هادی العامری» رئیس ائتلاف سیاسی الفتح ضمن محکوم کردن حمله به منزل نخستوزیر عراق، درباره دست داشتن طرف سوم در این اقدام با هدف فتنهانگیزی هشدار داد. العامری افزود: هر کس در پشت صحنه این سوءقصد باشد باید محاکمه شود. همچنین حشدالشعبی عراق نیز این حمله را محکوم کرد.
* قیس خزعلی: قبلاً هشدار داده بودیم
«قیس خزعلی» دبیرکل جنبش عصائب اهلالحق عراق ضمن محکومیت این حمله خواستار شناسایی عاملان عملیات ترور مصطفی الکاظمی شد و گفت: ما چند روز پیش درباره قصد برخی طرفهای مرتبط با مقامات اطلاعاتی برای حمله به منطقه الخضرا هشدار داده بودیم. وی طی بیانیهای خواستار تحقیق و تفحص درباره انفجار در منزل نخستوزیر عراق شد. او گفت: «اگر این انفجار تصادفی یا چیزی شبیه این نباشد و حمله، حمله واقعی باشد، ما این اقدام را با صراحت محکوم میکنیم». خزعلی اظهار داشت: «این عملیات، تلاشی برای بر هم زدن بازی و شرایط، آن هم یک روز بعد از جنایت کشتار تظاهراتکنندگان و آتش زدن خیمههای آنهاست».
* حزبالله عراق: طرح سوءقصد «تاکتیکی نخنما» است
«ابوعلی العسکری» مسؤول امنیتی گردانهای حزبالله عراق در صفحه توئیتر خود به طرح سوءقصد به جان نخستوزیر این کشور واکنش نشان داد و آن را یک «حرکت نمایشی» برشمرد. وی با اشاره به شایعات مطرح شده درباره حمله به منزل مسکونی مصطفی الکاظمی تصریح کرد: ایفای نقش قربانی، تبدیل به یک تاکتیک نخنما شده است. وی تصریح کرد: این مسخرهآمیز است که الکاظمی خواستار خویشتنداری و آرامش است؛ چه کسی باید نگران باشد؟ چه کسی کنترل خود را از دست داده است؟
* نوری المالکی: هدف از این حادثه تشدید اوضاع امنیتی است
«نوری المالکی» نخستوزیر اسبق عراق و رئیس ائتلاف دولت القانون این کشور نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد تعرض و حمله به خانه مصطفی الکاظمی، محکوم و مردود و هدف از این حادثه تشدید اوضاع امنیتی است. نخستوزیر اسبق عراق گفت: وظیفه همه این است جو تنش امنیتی را از کشور دور کنیم و به روشهای دموکراتیک بر اساس قانون اساسی پایبند باشیم.
***
تشکیل کمیته حقیقتیاب برای جنایات روز جمعه
شورای عالی قضایی عراق بعد از درگیریهای جمعه در شهر بغداد اعلام کرد کمیته حقیقتیابی به منظور بررسی حوادث جمعه گذشته که منجر به جان باختن و زخمی شدن شماری از معترضان به نتایج انتخابات و نیروهای امنیتی شد، تشکیل داده است. شورای عالی قضایی عراق در بیانیه خود آورده است: قاضی «فائق زیدان» رئیس شورای عالی قضایی عراق تصمیم به تشکیل کمیته حقیقتیاب درباره حوادث 5/11/2021 گرفته است. در بیانیه شورای قضایی عراق همچنین از اعضای کمیته تحقیق تشکیل شده از سوی نخستوزیری خواسته شده درباره نتایج تحقیقات به دست آمده خود با شورای قضایی رایزنی کنند تا شورای عالی قضایی تصمیمات مناسب را اتخاذ کند. تظاهرات روز جمعه گذشته در اعتراض به نتایج انتخابات پارلمانی عراق به درگیری بین معترضان و نیروهای امنیتی کشیده شد که بر اثر آن، دستکم ۳ نفر جان باختند و نزدیک به 200 نفر زخمی شدند.
***
عربستان، کارگردان نمایش مشکو!
«محمد الحمد» تهیهکننده و مجری شبکه ماهوارهای «آفاق» در رشته توئیتی نوشت: اولین رسانهای که این حادثه را با خبرسازی نشر داد، شبکه سعودی «الحدث» بود و تلاش کرد این اتفاق را به اظهارات قیس الخزعلی در مخالفت با دولت الکاظمی ربط دهد. شبکه «العربیه» نیز پیش از هر رسانه دیگری تلاش کرد عراق را به آشوب و فتنه بکشاند، بنابراین باید دید چه کسی سود میبرد و بعد متوجه خواهید شد نمایشی کمهزینه بود. آنچه در منطقه سبز رخ داد، یک نمایش با کارگردان معروف و دلیل واضح بود اما دوست کارگردان من! پهپاد به منطقه سبز وارد میشود؛ نخستین رسانه انعکاسدهنده آن الحدث سعودی است، آژیر سفارت آمریکا (بعد از حمله) به صدا درمیآید... نه! توصیه میکنم با «بالیوود» قرارداد ببندید!
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با کارشناسان خودرو درباره ظرفیتهای خودروی برقی به بهانه مجوز پلاکگذاری «یوز» اولین خودروی برقی ایرانی
بیباکمثلیوز
علی جهانگیری: خودروی برقی شاید به ظاهر پدیدهای نو باشد اما جالب اینجاست که نخستین خودروی برقی عملیاتی سال 1881 میلادی توسط «گوستاو ترووه» رونمایی شد. از آن زمان تاکنون خودروی برقی با فراز و نشیب فراوانی روبهرو بوده و تاکنون هم هیچوقت نتوانسته به تولید انبوه و استفاده عمومی به اندازه خودروهایی که از انرژیهای تجدیدناپذیر استفاده میکنند، برسد.
بحران انرژی سال 1979 میلادی که قیمت نفت را به 5/39 دلار رساند، اگرچه باعث شد دوباره خودروی برقی مورد توجه قرار بگیرد ولی این توجه سبب تولید انبوه و ایجاد بازار رقابتی نشد. از سال ۲۰۰۸ میلادی پس از پیشرفت فناوری باتریها، افزایش بیماریها و مرگهای ناشی از آلودگی هوا، نگرانیها درباره قیمت نفت و نیاز به کاهش گازهای گلخانهای و افزایش نگرانیها از تغییرات اقلیمی، انقلابی اساسی در تولید خودروهای برقی شکل گرفت. فروش نخستین خودروهای تولید انبوه شده توسط خودروسازهای بزرگ با معرفی خودروی تمام برقی نیسان لیف و خودروی دونیرو شارژ برقی شورلت ولت در اواخر دسامبر ۲۰۱۰ شروع شد. در دسامبر ۲۰۱۵ خودروهای برقی فروخته شده در سرتاسر جهان از مرز یک میلیون دستگاه عبور کرد و در سپتامبر ۲۰۱۸ این عدد به ۴ میلیون دستگاه رسید.
* یوز؛ جدیدترین خودروی برقی ایرانی
در ایران هم اگرچه در سالهای اخیر از تعدادی خودروی برقی رونمایی شده است اما هیچکدام نتوانستهاند به تولید انبوه و بهرهبرداری عمومی برسند. در روزهای اخیر اما خبر دریافت مجوز شمارهگذاری نخستین خودروی برقی ایرانی به نام یوز، توجهها را به این خودرو جلب کرده است. داستان ساخت خودروی برقی یوز به میانه دهه 90 بازمیگردد؛ زمانی که این خودرو به عنوان یک پروژه دانشگاهی توسط دانشجویان دانشگاه آزاد باراجین قزوین با موفقیت ساخته شد و پس از مدتی نیز از بخش علم و فناوری نهاد ریاستجمهوری سر درآورد و حالا به نظر میرسد مجوز شمارهگذاری ۳۰ دستگاه از این خودروی برقی داخلی صادر شده است. به گفته سورنا ستاری، معاون علم و فناوری نهاد ریاستجمهوری، پس از 5 سال تلاش سرانجام نخستین خودروی برقی ایرانی موفق به اخذ استانداردها و کسب مجوزهای لازم برای شمارهگذاری شده است. البته قیمت این خودرو به نسبت دیگر خودروهای بازار در کشورمان بالاتر است. قیمت این خودرو که به صورت محدود تولید شده حدود ۶۰۰ میلیون تومان برآورد میشود. مدیر شرکت پاراکس موتورز، مهندس حسین زیارتی با تایید این قیمت تاکید کرد: «با توجه به دستساز بودن و تعداد محدود تولید یوز در فاز نخست و هزینه بالای تهیه و واردات قطعات گرانقیمتی نظیر موتور، درایور و باتریها از اروپا، قیمت تمامشده خودرو به رغم میل باطنی دستاندرکاران پروژه طی چند سال اخیر افزایش یافته است».
از سویی متاسفانه در ایران برخلاف کشورهای پیشرفته، تاکنون هیچگونه مشوق و سوبسیدی برای خریداران خودروهای برقی در نظر گرفته نشده است و از همین رو قیمت یوز را در واقع باید با قیمت بدون سوبسید رنو توییزی در بازار اروپا مقایسه کرد، آن هم با در نظر گرفتن اینکه رنو به دلیل تولید در تیراژ بالا، قابلیت انبوهسازی بسیاری از قطعات را با قیمت کمتری نسبت به قیمت تولید محدود در پروژه یوز دارد.
* یوز یا توییزی رنو؟
طراحی بسیار شبیه خودروی ۲ نفره یوز به رنو توییزی که سال ۲۰۱۳ میلادی توسط رنو رونمایی شد و در نوع خود جزو نخستین وسایل نقلیه با چنین شکل و شمایلی بود، سر و صدای زیادی به پا کرد، اگرچه سازندگان این خودرو هم اذعان داشتهاند محصولشان را با الهام از نمونه فرانسوی ساختهاند. در واقع آنها از طرح منبع باز رنو توییزی برای طراحی یوز استفاده کردهاند. به گفته مدیرعامل شرکت پاراکس موتورز، تمام قطعات فنی بر اساس پلتفرم اصلی و منبع باز رنو توییزی و با استانداردهای اروپایی و مشترک با محصول اصلی رنو انتخاب شده و حتی درباره مواردی نظیر جنس کامپوزیتی بدنه و استفاده از چرم در تریم داخلی، یوز به عنوان یک خودروی تولید محدود نسبت به نسخه اصلی رنو توییزی برتری دارد. این خودروی برقی مجهز به موتوری با قدرت تولید ۲۰ اسب بخار است و با هر بار شارژ که در حدود ۳ ساعت و ۳۰ دقیقه به طول میانجامد، توانایی پیمایش مسیری معادل ۸۰ الی ۱۰۰ کیلومتر را بسته به میزان شیب مسیر و سرعت دارد. وزن این خودروی 2 نفره نیز در حدود ۴۸۰ کیلوگرم اعلام شده است.
***
کارشناس صنعت خودرو در گفتوگو با «وطن امروز»:
سودآوری اساس نوآوری است
حسن کریمیسنجری، کارشناس صنعت خودرو در گفتوگو با «وطنامروز» درباره صنعت خودروی برقی گفت: دنیا در خودروهای برقی به پیشرفتها خوبی رسیده است؛ شاهد این مدعا هدفگذاری اتحادیه اروپایی و آمریکاییهاست که مطابق پیشبینیها و حتی جلوتر، مسیر تکامل خودروهای برقی به سرانجام رسیده است. طبق هدفگذاری انجام شده قرار است تا سال 2030 حدود 30 درصد تقاضای بازار خودرو به سمت خودروهای برقی، اشتراکی و خویشران برود که البته در خودروهای خویشران کمی عقب هستند اما رشد خودروهای برقی طبق برنامه انجام شده است. هدفگذاری برخی کشورها برای سال 2035 این است که بالغ بر 50 درصد تردد خودروهای شخصی را به سمت خودروهای برقی ببرند. اینها نشان میدهد خودروهای برقی در دنیا در حال طی مسیر خود هستند. فروش یک میلیون و 200 هزار دستگاه خودرو توسط کمپانی تسلا و پرفروشترین خودروساز شدن این شرکت نشاندهنده اهمیت خودروهای برقی در دنیاست. البته یکسری محدودیتها مانند لیتیوم مورد نیاز برای تولید باتری وجود دارد اما به نظر میرسد این محدودیتها حل شدنی است و هماکنون در بحث باتری نوآوریهای برای بهبود ظرفیت و سایر موارد رخ داده است. وی درباره توسعه این نوع خودرو در ایران گفت: 2 شرکت ایرانخودرو و سایپا در سالهای اخیر از یکسری خودروهای برقی رونمایی کردند اما اینها در حد نمونه بوده و هستند. نخستین اتفاقی که باید رخ دهد آن است که در سطح کلان باید تصمیمگیری شود؛ نه تنها دولت، بلکه حاکمیت باید استراتژی و سند توسعه صنعت خودرو را روشن کند و اگر قرار است ما درباره تولید خودروهای برقی هدفگذاری کنیم، اینها باید در سطح کلان و سطح حاکمیت انجام شود مانند توسعه صنعت موشکی و دفاعی. ما بدون موتور و گیربکس داخلی و بدون دانش فنی این 2 حوزه نمیتوانیم مستقل شویم. اگر واقعا قرار است ما در خودروسازی به جایی برسیم، باید سندی جامع و واقعنگرانه در سطح کلان تدوین شود. این کارشناس با اشاره به مخالفتهایی که در کشور نسبت به خودروهای برقی وجود دارد، گفت: البته خودروهای برقی مخالفانی نیز دارد؛ برخی میگویند به دلیل غنی بودن ایران از لحاظ سوخت فسیلی نیاز به سرمایهگذاری در خودروهای برقی نیست یا مواردی مانند بحث باتری و محدودیتهای آن، موضوع بازار این نوع خودروها و زیرساختهای مورد نیاز را مطرح میکنند. برای مثال خودروی برقی نیاز به ایستگاه شارژ دارد که باید ایجاد شود اما نکته مهم این است که این زیرساختها در اروپا و سایر کشورها نیز وجود نداشت اما به مرور ایجاد شد. در خودروهای گازسوز کلی رفتوآمد و تلاش شد و بعد مشخص شد مسیر را اشتباه رفتهایم، البته از ابتدا هم مشخص بود خودروهای گازسوز اشتباه است اما به نظر من بحث خودروهای برقی متفاوت از خودروهای گازسوز است.
وی در ادامه با اشاره به لزوم ورود قدرتمند به عرصه خودروهای برقی گفت: نمیشود هدفی را مشخص کنیم اما تلاشی برای رسیدن به آن نکنیم؛ چگونه پرمایه به سمت ساخت موشک و توسعه صنعت دفاعی خود رفتیم، اگر همینطور به سمت خودروهای برقی برویم، حتما موفق خواهیم شد و این امری شدنی است، چرا که اساسا خودروهای برقی نیاز به تکنولوژی ویژهتری نسبت به خودروهای فسیلسوز ندارند، مثلا در خودروهای فسیلسوز محاسبات محفظه موتور بسیار پیچیدهتر از موتور برقی است. به نظر من حتما نیاز است ما در عرصه خودروهای فسیلسوز ماژولساز شویم، یعنی دانش فنی طراحی و تولید موتور را داشته باشیم. دانش فنی یعنی اینکه بتوانیم موتورهای داخلی خود را ارتقا دهیم و دانش این کار را داشته باشیم.
* اول باید صنعت خودروسازی سودآور شود
سنجری در پایان با اشاره به اهمیت سودآوری گفت: اهمیت سودآوری اساس همه نوآوریها در دنیاست. اینکه میبینیم شرکتهای کوچک و بزرگ دست به نوآوری میزنند، به دلیل سودآور بودن آنهاست و الا چرا شرکتی که زیانده است باید دست به نوآوری بزند؟ وقتی شرکتی سودده باشد میتواند بخشی از درآمدش را صرف تحقیق و توسعه کند و نتیجه آن نوآوری باشد. وقتی شرکتهای خودروسازی ما هزاران میلیارد تومان زیان انباشته دارند و اساسا سیکل گردش سرمایه در این شرکتها معیوب است، مشخص است نمیتوان انتظار نوآوری از این شرکتها داشت. گام اول برای توسعه و نوآوری، سودده شدن شرکتهای خودرویی است.
***
کارشناس حوزه خودرو در گفتوگو با «وطنامروز» مطرح کرد
حمایت دولت، رکن توسعه خودروهای برقی
بابک صدرایی، کارشناس حوزه خودرو در گفتوگو با «وطنامروز» درباره صنعت خودروهای برقی در ایران گفت: در ایران هر از گاهی عدهای اعلام میکنند از یک خودروی برقی رونمایی کردهایم اما پس از مدتی دیگر خبری از آنها نمیشنویم؛ اگر خاطرتان باشد چند سال پیش ایرانخودرو و سایپا روی برخی پلتفرمهای خود مانند تیبا، رانا، دنا و... مدل برقی تعریف کردند اما عملا اتفاقی رخ نداد. تولید خودروی برقی به برخی زیرساختها و تکنولوژی پیشرفته نیاز دارد. یکی از این زیرساختها شبکه برق است که در حال حاضر با مشکل برق در کشور روبهرو هستیم؛ در نظر بگیرید در این شرایط مثلا 500-400 هزار خودروی برقی نیز از شبکه برق بخواهند استفاده کنند که حجم وسیعی از برق تولیدی را مصرف خواهند کرد.
صدرایی ادامه داد: بحث دیگری که مورد توجه است، گرانی این خودروهاست. این خودرو برای اینکه جا بیفتد، دولت باید یارانه یا معافیتهای مالیاتی و عوارض به آن اعطا کند. به نظر من راه درازی تا تولید خودروی برقی در پیش است. این صنعت به فرهنگسازی، حمایت دولت و ایجاد زیرساختهای لازم نیاز دارد. در کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی یا کره و ژاپن هم هنوز به دلیل وجود ریسکهایی که در صنعت خودروی برقی وجود دارد و بسیاری با این تکنولوژی آشنا نیستند، حجم کمی از میزان فروش خودرو متعلق به خودروهای برقی است و این حوزه راه بلندی را در پیش دارد و باید فرهنگسازی شود، البته این کشورها از ایران جلوتر هستند و زودتر شروع کردهاند، در واقع ایران حتی در ابتدای مسیر خود نیز نیست.
صحرایی درباره دلیل قیمت بالای این مدل خودروها گفت: باتری خودروهای برقی بسیار گران است و اگر بازارهای جهانی را هم مشاهده کنید، خودروهای برقی قیمت بالایی دارند؛ همچنین تکنولوژی ساخت این ماشینها نیز محدود است و تعداد کشورهای کمی توانایی تولید این خودروها را دارند.
وی درباره خودروی «یوز» که بتازگی رونمایی شده است نیز گفت: این خودرو بیشتر شبیه نمونهای از خودروی برقی است تا اینکه به عنوان خودرویی کامل باشد که به صورت تولید انبوه بتواند وارد بازار شود و نیازهای بازار را مرتفع کند. از این نمونهها در کشور بسیار ساخته شده است که فقط به صورت محدود تولید میشود. زمانی خودروی برقی در ایران تولید میشود که شرکتهای بزرگ خودروسازی مانند ایرانخودرو و سایپا در این حوزه سرمایهگذاری کنند و پلتفرمهای مناسبی را بخرند یا طراحی کنند.
کارشناس حوزه خودرو در پایان گفت: درباره صنعت خودروی برقی این نکته نیز شایان ذکر است که این صنعت برای پیشرفت نیاز به فرهنگسازی و همت دولت دارد. پیشرفت در این صنعت پروسهای کوتاهمدت نیست و باید برای بلندمدت برنامهریزی کرد.
ارسال به دوستان
مراحل اصلی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش آغاز شد
تاخت به دریا
امیر موسوی: پیام رزمایش به کشورهای منطقه آمادگی برای برقراری صلح است
گروه سیاسی: مراحل اصلی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش، روز گذشته با رمز مقدس «یا رسولالله(ص)» با حضور و گسترش یگانهای پیاده، زرهی و مکانیزه نیروی زمینی ارتش، سامانههای پدافندی نیروی پدافند هوایی، شناورهای سطحی و زیرسطحی نیروی دریایی ارتش و با پشتیبانی جنگندهها و پهپادهای نیروی هوایی ارتش در منطقه عمومی سواحل مکران آغاز شد. امیر دریادار سیدمحمود موسوی، سخنگوی رزمایش مشترک ذوالفقار1400 ارتش، با تشریح برخی جزئیات مراحل شناسایی، اطلاعاتی و رزمی این رزمایش، تصریح کرد: عملیات جمعآوری اطلاعات الکترونیک و سیگنالی و ضد الکترونیک نیروهای مهاجم با استفاده از سامانههای شنود و جهتیاب یگانهای تاکتیکی و ساحلی، با انواع پهپادهای شناسایی ایرانی ابابیل 3، یسیر، صادق، مهاجر4 و سیمرغ و انواع هواپیماهای شناسایی شامل P3F، 4RF و بوئینگ707 با موفقیت اجرا شد. وی پایداری ارتباطات در فضای مطلق جنگ الکترونیک را از جمله نقاط قوت این رزمایش دانست و افزود: رصد و پایش حریم هوایی کشور و منطقه عمومی رزمایش در پهنه آبی جنوب کشور توسط نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین اجرای آتش توسط سامانههای پدافندی برای مقابله با اهداف متخاصم و همچنین اجرای عملیات گشت هوایی توسط خلبانان تیزپرواز و پهپادهای نیروی هوایی ارتش، بخش دیگری از سناریوهایی است که در رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش تمرین خواهد شد. امیر دریادار موسوی در ادامه برقراری امنیت در منطقه غرب آسیا را با تکیه بر توان و اتحاد کشورهای منطقه عملی دانست و گفت: پیام رزمایش مشترک ذوالفقار ارتش به کشورهای منطقه، آمادگی برای برقراری صلح و دوستی با تکیه بر ظرفیتهای درون منطقهای است، چراکه تاریخ ثابت کرده برخی کشورهای فرامنطقهای، بازیگرانی جنگطلب و ناامنکننده بوده و جز ناامنی، جنگ و اشغال، ارمغان دیگری برای منطقه غرب آسیا نداشتهاند.
* تاخت آبخاکی مشترک تکاوران نداجا و نزاجا در سواحل مکران
تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی و نیروی زمینی ارتش در عملیاتی مشترک با اجرای عملیات هوابرد، هلیبرن و آبخاکی در سواحل دشمن فرضی، نسبت به پیاده کردن نیروها و تجهیزات، تصرف سرپل و پیشروی به سمت اهداف تعیینشده، اقدام کردند. در این مرحله از رزمایش، تیپهای تفنگدار و تکاور نیروی دریایی با همراهی یگانهایی از نیروی زمینی ارتش علیه واحدهای سطحی نیروهای حملهور در قالب یگانهای دشمن، حملات غافلگیرانه انجام داده و به سمت اهداف از پیش تعیینشده در سواحل جنوبی کشور یورش بردند.
* انهدام هدف متخاصم توسط سامانه 15 خرداد
در ادامه مراحل اصلی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش، سامانه پدافندی 15 خرداد نیروی پدافند هوایی ارتش موفق به انهدام هدف متخاصم شد. در این مرحله از رزمایش، هدف هوایی متخاصم که قصد ورود به منطقه عمومی رزمایش را داشت، ابتدا توسط سامانههای راداری نیروی پدافند هوایی ارتش کشف و سپس با هماهنگی شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور به منظور درگیری به سامانه بومی 15 خرداد واگذار شد که با شلیک موفق موشک از این سامانهها، سرنگون شد. امیر دریادار سیدمحمود موسوی، سخنگوی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش گفت: سامانه پدافندی 15 خرداد از جمله سامانههای پدافندی بومی و ساخت جمهوری اسلامی ایران است که در رزمایشهای اخیر نیروی پدافند هوایی ارتش با موفقیت مورد آزمایش و ارزیابی قرار گرفته است. وی افزود: کشف اهداف ریزپرنده و اجرای تیراندازی زمین به هوای شبانه توسط سامانههای توپخانهای علیه اهداف هوایی متخاصم از جمله اقداماتی بود که در این مرحله از رزمایش توسط نیروی پدافند هوایی ارتش اجرا شد. سخنگوی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400، اجرای عملیات رهگیری هوایی پرندههای متخاصم توسط پهپاد رهگیر کرار را از دیگر سناریوهای اجراشده در این مرحله از رزمایش برشمرد.
* عملیات برد بلند پهپاد سیمرغ و انهدام اهداف با بمب سدید
در ادامه مراحل اصلی این رزمایش پهپاد ایرانی سیمرغ با استفاده از بمبهای هوشمند و نقطهزن ایرانی، اهداف خود را در آبهای دوردست مورد حمله و اصابت قرار داد. امیر دریادار سیدمحمد موسوی با اعلام این خبر گفت: پهپاد بومی سیمرغ نیروی دریایی ارتش با استفاده از بمبهای هوشمند و نقطهزن موفق به انهدام یک هدف متحرک شناوری در آبهای دوردست با استفاده از بمبهای هوشمند و نقطهزن تمام ایرانی شد. وی افزود: اجرای عملیات گشت و شناسایی شبانه توسط پهپاد سیمرغ و همچنین پهپادهای یسیر نیروی دریایی ارتش نیز از جمله دیگر اقدامات اجرا شده در این مرحله از رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش بود.
ارسال به دوستان
ظرفیت مغفولی که بدرستی مورد استفاده قرار نمیگیرد
برای شهرکهای سینمایی قصه بنویسید
گروه فرهنگ و هنر: ماندگارترین آثار سینمایی و تلویزیونی با همه بزرگیشان بخشی از خاطرات شهرکهای سینمایی به حساب میآیند، چرا که یک شهرک سینمایی در آن واحد میتواند میزبان چند سریال باشد؛ با این همه «شهرک سینمایی» ناشناختهترین بخش یک سریال است. داستان و شخصیتها آنقدر غلبه دارند که معماری و فضایی که شهرک سینمایی برای قصههای سریالی و سینمایی آماده کرده است، نادیده میماند و همه چیز در تیتراژ با عبارت «با تشکر از شهرک سینمایی...» تمام میشود.
به گزارش «وطن امروز»، «شهرکهای سینمایی» در ایران قدمت زیادی ندارند و تقریبا همه آنها در سالهای پس از انقلاب اسلامی ساخته شدهاند؛ از شهرک سینمایی غزالی که سال ۵۸ توسط زندهیاد علی حاتمی ساخته شد و از آن روز تاکنون میزبان سریالهای زیادی چون «سربداران»، «شیخ مفید»، «امام علی(ع)»، «مریم مقدس»، «جهان پهلوان تختی»، «کارگاه علوی»، «کیف انگلیسی»، «ولایتعشق»، «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «مردان آنجلس»، «کلاه پهلوی»، «سرزمین کهن»، «معمای شاه»، «شهرزاد» و آثار تاریخی دیگر بوده است تا شهرک سینمایی دفاعمقدس که تقریبا میزبان همه فیلمهای ژانر جنگی و دفاعمقدس و برخی دیگر از سریالهای تاریخی از جمله «یوسف پیامبر»، «مختارنامه»، «در چشم باد» و حتی سریالهای روز از جمله «پایتخت 5» بوده است. همچنین شهرک سینمایی نور که برای پروژه عظیم محمد رسولالله بنا نهاده شده و شهرکی که برای ملک سلیمان ساخته شد.
در این میان یکی از چالشهای همیشگی شهرکهای سینمایی عدم تداوم پروژهها و آسیب دیدن و تخریب آنها طی سالیان بوده است. برخلاف روند اداره شهرکهای سینمایی در برخی کشورها که تجربه موفقی از منظر ساخت و تولید آثار نمایشی است، در فضای مدیریت فرهنگی- هنری ایران مساله شهرکهای سینمایی بخوبی درک نشده است.
راهکار ساده برای استفاده بهینه از شهرکهای سینمایی، نگارش قصه برای فضایی است که متعلق به یک دوره تاریخی است. از طرفی فارغ از تعلق زمانی و مکانی شهرک سینمایی، امکان اینکه محیطی برای تولید قصهای جذاب باشد را دارد.
یکی از اشکالات اساسی مدیریت شهرکهای سینمایی عدم اتصال و تعلق آنها به کمپانیهای تولید است. اگر چه گفته میشود شهرک سینمایی غزالی متعلق به صداوسیماست یا شهرک دفاعمقدس به بنیاد روایت تعلق دارد اما نه موضع ادارهکنندگان شهرکها و نه موضع متولیان آنها، موضع یک کمپانی تولید که اراده استفاده مستمر از این شهرکها را داشته باشد، نیست.
نگاه راهبردی به شهرکهای سینمایی میتواند وضعیت امروز آنها را که وضعیتی خنثی و منفعل است بهبود بخشد. نخستین منظور از نگاه راهبردی، جلب توجه نهادهای بالادستی به داشتههای ارزشمندی مانند شهرکهای سینمایی است.
به عنوان مثال رئیس صداوسیما اگر از منظر یک داشته کارکردی - روی این واژه تاکید میشود- روی شهرکهای سینمایی حساب باز کند، میتواند به دستاوردهای مهمی برای سازمان صداوسیما فکر کند. به عنوان مثال یکی از مشکلات اساسی آثار نمایشی در وضعیت فعلی تعدد و تکثر ملودرامهای آپارتمانی و شهری است. خب! یکی از رویکردها برای غلبه بر این فضا که عموما آثاری با تم تلخ را به همراه دارد، استفاده از ظرفیت شهرکهای سینمایی است. یک شهرک سینمایی به خودی خود میتواند مساله محدودیت ژانر را مرتفع کند. شهرک سینمایی دفاعمقدس میتواند برای تولید آثاری در ژانر اکشن مورد استفاده قرار بگیرد، چنانکه برای بخشهای اکشن بسیاری از سریالها در حال حاضر هم از آن استفاده میشود اما با تدبیری ویژهتر میتوان از ظرفیت آن برای تولید یک سریال در ژانر اکشن استفاده کرد، نه صرفا برای بخشهای جزئی از یک سریال. یا شهرک سینمایی غزالی این ظرفیت را دارد که برای تولید سیتکامها و سریالهای نودشبی و خلق داستان فضا و موقعیت نمایشی به تهیهکنندگان امکان بدهد. در عین حال شهرکهای دیگر هر کدام با موقعیت و ظرفیتی که دارند، میتوانند مورد توجه قرار گیرند. به یاد بیاوریم که یک کاروانسرای معمولی و یک فضای ساده از منظر طراحی در سریال هشت بهشت، چه حکایتهای قابل تأمل و دوستداشتنی را برای مخاطبان تهیه میکرد. علاوه بر موضوع ژانر، شهرکهای سینمایی از جهات دیگر از جمله، داستانپردازیهای بدیع و طراحی شخصیتهایی متناسب با فضای شهرکها و... نیز میتوانند مورد توجه قرار گیرند. قصههای کهن ایرانی، قصههای شاهنامه که عمدتا از جنس گفتوگو با کنشهایی ساده هستند، قابلیت این را دارند که در فضای برخی از شهرکها طراحی شوند.
بیتوجهی به این ظرفیت، علاوه بر اینکه یک ناشکری در فضای آثار نمایشی است، موجب هدر رفت سرمایههای سنگین نیز میشود. بیتوجهی به برنامههای توسعه شهرکها و مدیریت سنتی آنها، نمیتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، چرا که با ادامه وضعیت کنونی، از ارزشمندی آنها خواهد کاست. این شهرکها حتما نیازمند طرحهای جامعی هستند که از صفر تا صد تولید یک فیلم سینمایی را عهدهدار شوند، به کمپانیهای تولید متصل شوند و حتی بخشی از آن باشند (به معنای واقعی کلمه) و برای تولید در آنها برنامهریزی و حتی طراحی شود تا به بهترین نحو از این ظرفیت مغفول استفاده شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|